20 کودک نابغه جهان + بیوگرافی و استعدادها
Wolfgang Amadeus Mozart
وولفگانگ آمادئوس موتسارت نمونهی کامل نابغهی کودکانه بود که در چهار سالگی به نواختن آهنگها بر روی هارپسیکورد پرداخته و در پنج سالگی موسیقی سادهای را میساخت. وقتی که او هفت ساله بود، خانوادهی موتسارت برای نخستین بار به سفری رفتند تا تواناییهای موسیقایی خارقالعادهی او و خواهر بزرگترش ماریا آنا (“نانرل”) را به نمایش بگذارند. بنابراین، داستانهای زیادی دربارهی چیرهدستی موسیقایی، حافظه، و خلاقیت موتسارت در ترکیب موسیقی وجود دارد.
یکی از این داستانها از بازدید موتسارت از واتیکان در سال 1770، زمانی که او 14 ساله بود، به یاد ماندنی است. این داستان به قطعهی مشهور موسیقی کُرال عصر رنسانس به نام “میزرره” اثر گِرگوریو آلگری (1582–1652) مربوط میشود. آلگری کشیش و عضو گروه کر سیستین کاپلا بود و قطعهی او که تنظیمی از مزمور 50 است، به قدری در واتیکان محبوب بود که در دورهای به ثبت و اجرا در جاهای دیگر ممنوع شد. تنها سه نسخهی مجاز از آن قطعه ساخته شده بود. در سال 1770، موتسارت و پدرش اجرای “میزرره” را در طول هفتهی مقدس شنیدند. آن شب، موتسارت نتوانست بخوابد و از خواب برخاست تا به سرگرمی به ثبت کامل قطعه از حفظ بپردازد. او برای اصلاح چند اشتباه در نسخهی خود، چند روز بعد دوباره به اجرای قطعه رفت و نسخهی خود را که در کلاهی پنهان کرده بود، تصحیح کرد.
Bobby Fischer
وقتی بابی فیشر ۶ ساله بود، خواهر بزرگترش جوآن اولین مجموعه شطرنج او را برایش خرید و به او نشان داد که هر مهره چگونه در صفحه حرکت میکند. تا زمانی که فیشر ۱۲ ساله شد، تقریباً در باشگاههای برجسته شطرنج شهر نیویورک زندگی میکرد و با بهترین بازیکنان آمریکا رقابت میکرد.
در ۱۴ سالگی، فیشر با شکست دادن ۲۰۰ نفر از برترین بازیکنان کشور، قهرمان مسابقات آزاد شطرنج ایالات متحده در سال ۱۹۵۷ شد. در ۱۵ سالگی، او جوانترین بازیکنی شد که در آن زمان عنوان استاد بزرگ را به دست آورد، دستاوردی که با شکست دادن دیگر شطرنجبازان حرفهای برتر در مسابقات بینالمللی به دست آمد.
اما مسابقهای که فیشر را بهعنوان اولین و شاید تنها سوپراستار واقعی شطرنج آمریکا تثبیت کرد، پیروزی مورد توجه او بر استاد شطرنج شوروی، بوریس اسپاسکی، در سال ۱۹۷۲ بود که فیشر را به قهرمان جهانی شطرنج تبدیل کرد. هیچ آمریکایی از آن زمان تاکنون این عنوان را به دست نیاورده است.
متأسفانه، نبوغ فوقالعاده فیشر در شطرنج بهای سنگینی برای زندگی شخصیاش داشت. با ضریب هوشی ۱۸۱، فیشر در مدرسه بیحوصله و بیقرار بود و در ۱۶ سالگی دبیرستان را ترک کرد. در دوران نوجوانی، او هر لحظه بیداری خود را به شطرنج اختصاص میداد و هزاران بازی قدیمی را در بایگانیهای باشگاه شطرنج مارشال نیویورک بررسی میکرد تا استراتژیهای جدیدی را توسعه دهد.
تا زمانی که او در سال ۱۹۷۲ با اسپاسکی روبرو شد، فیشر ۳۰ ساله دچار پارانویا شده بود و رقبای خود را به تلاش برای مسموم کردنش متهم میکرد. او در اوایل ۲۰ سالگی به کلیسای جهانی خدا پیوست و به نظریههای توطئه درباره یک کابال جهانی یهودی جذب شد. در سالهای بعد، او برای مدتهای طولانی ناپدید میشد و گهگاهی در مسابقات بینالمللی ظاهر میشد.
فیشر در تبعید و در ۶۴ سالگی در ایسلند درگذشت، بهعنوان یک فراری از مقامات آمریکایی به دلیل شرکت در یک تورنمنت غیرمجاز شطرنج در یوگسلاوی در برابر اسپاسکی برای مبلغ ۵ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ (که فیشر برنده شد). میراث او بهعنوان بزرگترین قهرمان شطرنج آمریکا و یادآوری تراژیکی از بهای نبوغ باقی مانده است.
John von Neumann
تمام نابغههای کوچک به بزرگسالان موفق تبدیل نمیشوند، اما جان فون نویمان نمونه درخشانی از یک نابغه ریاضیات است که موفق به ایجاد دستاوردهای بزرگی در زمینههای کامپیوتر و سلاحهای هستهای شد.
فون نویمان که در سال ۱۹۰۳ در مجارستان به دنیا آمد، از سنین پایین با حافظه فوقالعاده و اشتهای سیریناپذیر برای یادگیری توجهها را به خود جلب کرد. گفته میشود که تا سن ۶ سالگی، او دوستان و همسایگان والدینش را با حفظ کردن کامل صفحات از دفترچه تلفن و تقسیم کردن اعداد هشت رقمی بهطور ذهنی سرگرم میکرد. او همچنین علاقهمند به گفتن جوکها به زبان یونانی کلاسیک بود.
با میل به فرار از افزایش آنتیسمیتیسم در اروپا در دهه ۱۹۳۰، فون نویمان در مؤسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون مشغول به کار شد، جایی که فردی به نام آلبرت انیشتین نیز استاد بود. در سال ۱۹۴۳، فون نویمان به پروژه منهتن جذب شد، جایی که او برخی از مهمترین عناصر اولین بمبهای اتمی را طراحی کرد و حتی در انتخاب هیروشیما و ناگازاکی بهعنوان اولین اهداف نقش داشت.
اما فون نویمان هنوز کارهای بیشتری برای انجام دادن داشت. در سال ۱۹۴۵، او پیشرفتی بزرگ در محاسبات اولیه به دست آورد با توصیف چیزی به نام “تکنیک برنامه ذخیرهشده”، که بهطور اساسی مشکل ساخت سختافزار جدید برای هر برنامه را حل کرد. او همچنین در ساخت اولین کامپیوتر عمومی الکترونیکی، “کامپیوتر عددی الکترونیکی و محاسباتی” (ENIAC) در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه پنسیلوانیا نقش اساسی داشت.
در نهایت، فون نویمان همچنین بهعنوان پدر نظریه بازیها شناخته میشود، رویکردی ریاضی به اقتصاد که بر مطالعه انواع مختلفی از زمینهها از جمله زیستشناسی تکاملی تأثیر گذاشت. به شما گفتیم که این فرد چقدر مهم است.
Sor Juana Inés de la Cruz
قدرت فوقالعاده همیشه در جایی که انتظارش را دارید ظاهر نمیشود. در سال 1648 یا 1651 (تاریخها در این مورد متفاوت است)، خوانا رامیرز د آساجه در شهر سان میگل نپانتلا در ویسرایت نیو اسپانیا (اکنون مکزیک) به دنیا آمد. او از سنین کودکی نشان داد که استعداد ذهنی فوقالعادهای دارد و در سن سه سالگی خواندن را آموخت، اما جنسیت او و محدودیتهای مالی خانوادهاش مانع از دریافت آموزش رسمی برای او شد. سرانجام، او به همراه مادربزرگ و پدربزرگ مادریاش به مکزیکو سیتی فرستاده شد، جایی که به کتابخانهای دسترسی داشت. او با حرص و ولع بسیار مطالعه کرد و لاتین را در حدود 20 درس یاد گرفت. او اولین شعر دراماتیک خود را در سن هشت سالگی نوشت. اخبار در مورد هوش فوقالعاده او منتشر شد و وقتی حدوداً 16 ساله بود، به دربار ویسروی نیو اسپانیا به عنوان بانوی همسر ویسروی رفت. برای نمایش تحصیلات شگفتانگیز خوانا، ویسروی یک نمایش عمومی ترتیب داد که در آن گروهی از حدود 40 استاد، او را در زمینههای مختلف علمی مورد پرسش قرار دادند. عمق و وسعت دانش او باعث شگفتی تماشاگران شد.
بیعلاقه به ازدواج و مشتاق به کتابهای بیشتر، خوانا در سال 1669 به یک صومعه رفت و به طور رسمی به سور خوانا اینِس دلا کروز تبدیل شد. او به تولید شعرها، نمایشنامهها، و نوشتههای فلسفی ادامه داد. همچنین او مجموعهای از کتابها و ابزارهای علمی جمعآوری کرد که یکی از بزرگترین مجموعههای آن زمان در قاره آمریکا بود. امروز او به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان دوره باروک در ادبیات مکزیکی شناخته میشود.
Srinivasa Ramanujan
یکی از بزرگترین ریاضیدانان خودآموخته تمام دورانها، سرینیواسا رامانوجان، در کومباکونام، هند، در فقر بزرگ شد. او که دانشآموز برجستهای با حافظه فوقالعاده بود، در سال 1903، در سن 16 سالگی، زمانی که توانست یک نسخه قدیمی از کتاب ریاضیات پیشرفته انگلیسی را قرض بگیرد، به بالاترین سطوح ریاضیات صعود کرد. با وجود کمبودهای کتاب، رامانوجان به طور وسواسگونهای آن را مطالعه کرد و کارهایش را در دفترچههایی که همیشه با خود حمل میکرد، ثبت کرد. اشتیاق او به ریاضیات در دیگر زمینههای زندگیاش مشکلاتی ایجاد کرد؛ در سال 1904، او به دلیل عدم علاقه به سایر دروس دانشگاهی، بورس تحصیلی خود را در دانشگاه مادراس از دست داد.
در حین کار به عنوان دفتردار، رامانوجان شروع به ارسال کارهایش به ریاضیدانان در انگلستان و درخواست مشاوره از آنها کرد. برخی پاسخ ندادند. سپس، در سال 1913، گادفری هاردی، ریاضیدان دانشگاه کمبریج، بستهای از مدارک از رامانوجان دریافت کرد. ابتدا، هاردی مشکوک بود که ممکن است نوعی تقلب یا شوخی باشد. برخی از فرمولها قبلاً شناخته شده بودند. اما او همچنین چیزهایی پیدا کرد که به نظرش غیرمعمول و بالقوه مهم میآمدند. آنها ارتباط خود را آغاز کردند و در سال 1914، هاردی رامانوجان را متقاعد کرد که به کمبریج بیاید. در آنجا، هاردی به او آموزش داد و آنها در تحقیق همکاری کردند. رامانوجان در سالهای بعد به طور پربار منتشر کرد و در سال 1918 به عنوان عضو انجمن سلطنتی انتخاب شد. اما سلامت او که همیشه شکننده بود، بدتر شد و در سال 1919، در سن 32 سالگی درگذشت.
Shakuntala Devi
شکونتلا دوی، که به عنوان “کامپیوتر انسانی” شناخته میشود، از کودکی در هند تواناییهای شگفتانگیزی در محاسبات ذهنی از خود نشان داد، از جمله حل مسائلی سریعتر از سریعترین کامپیوترهای اولیه.
دوی در سال ۱۹۲۹ در بنگلور به دنیا آمد و دختر یک بندباز، رامکننده شیر و شعبدهباز بود. در سن ۳ سالگی هنگام بازی با کارتها با پدرش، دوی توانایی فوقالعادهای در به خاطر سپردن اعداد، از جمله کل دستههای کارت، از خود نشان داد. پدرش که یک نمایشگر باهوش بود، دوی جوان را با ریاضیات آشنا کرد و شروع به آمادهسازی او برای صحنه کرد.
دوی عاشق اعداد شد، همانطور که کودکان نوپا عاشق اسباببازیها و مداد رنگیها میشوند. تا زمانی که او ۶ ساله شد، بهطور منظم بهعنوان بخشی از نمایشهای شعبدهبازی پدرش اجرا میکرد و ترفندهای کارت و محاسبات انجام میداد. و بهزودی، جمعیتها فقط برای دیدن دوی میآمدند، و پدرش نقش جدیدی بهعنوان مدیر او بر عهده گرفت. او در طول دوران رشد خود در سراسر هند و جهان تورهایی برگزار کرد.
تخصص او در محاسبه ریشه مکعب بود، که او میتوانست برای اعدادی در محدوده تریلیونها در عرض چند ثانیه آن را بیابد. یکی دیگر از ترفندهای مورد علاقه او شناسایی روز هفته برای هر تاریخی در تاریخ بود. اما یکی از بهیادماندنیترین کارهای او در سال ۱۹۷۷ بود، زمانی که او ریشه ۲۳ام یک عدد ۲۰۱ رقمی را در ۵۰ ثانیه محاسبه کرد و ۱۲ ثانیه سریعتر از یک کامپیوتر یونیواک (یکی از کامپیوترهای اولیه) بود.
در سال ۱۹۸۰، شهرت او جاودانه شد زمانی که او رکورد جهانی گینس را برای سریعترین ضرب دو عدد ۱۳ رقمی به دست آورد. او این کار را در ۲۸ ثانیه انجام داد، که شامل زمانی بود که برای نوشتن پاسخ ۲۶ رقمی نیاز داشت. برخلاف لقب ماشینیاش، دوی فردی برونگرا و گرم بود. او در سال ۲۰۱۳ در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
Stevie Wonder
استیوی واندر که شش هفته زودتر از موعد در سال ۱۹۵۰ به دنیا آمد و نام اصلی او استیولند هاردوای جادکینز بود، در دوران نوزادی زمانی که در دستگاه انکوباتور بیمارستان بیش از حد اکسیژن دریافت کرد، بینایی خود را از دست داد که باعث جدا شدن شبکیه چشمهایش شد. اما مانند بت دوران کودکیاش، ری چارلز، واندر نیز بر این ناتوانی غلبه کرد و موفقیت زودهنگام و پایدار خود را بهعنوان یک موسیقیدان پرطرفدار و متحولکننده ژانرهای موسیقی به دست آورد.
وقتی واندر ۴ ساله بود، خانوادهاش از ساگیناو، میشیگان به دیترویت نقلمکان کردند، جایی که واندر جوان از آواز خواندن در گروه کر کلیسا و نواختن ریتمها بر روی قابلمهها و تابههای مادرش لذت میبرد. یک دوست خانوادگی به واندر یک سازدهنی داد که او شبانهروز با آن مینواخت. سپس یکی از همسایگان به او اجازه داد تا با پیانویشان بازی کند. بهزودی او مزاحم شد، زیرا هر روز به در خانه همسایه میزد تا پیانو بنوازد.
وقتی واندر ۹ یا ۱۰ ساله بود، بهطور خودآموز برای بچههای محله نمایشهایی برگزار میکرد. یکی از همکلاسیهایش پسر رونی وایت، عضو گروه موتاون The Miracles بود. وقتی وایت صدای واندر را شنید، متوجه شد که باید او را به موتاون رکوردز ببرد تا برای بنیانگذار آن، بری گوردی، آزمون دهد.
هنگامی که گوردی دید که واندر با شور و اشتیاق و سبک خاص خود از یک ساز به ساز دیگر تغییر میکند و مینوازد، فوراً او را به عقد قرارداد موسیقی درآورد و نام او را به “لیتل استیوی واندر” تغییر داد. در سن ۱۱ سالگی، واندر اولین آلبوم خود را با موتاون منتشر کرد و در ۱۲ سالگی آهنگ «Fingertips (Part 2)» را ضبط کرد که اولین تکآهنگ شماره ۱ او در هر دو جدول پاپ و R&B بیلبورد بود. او همچنان جوانترین هنرمند تکخوان است که در صدر جدول پاپ قرار گرفته است.
واندر یکی از طولانیترین و پرافتخارترین حرفههای موسیقی پاپ را داشته است، با بیش از ۳۰ آهنگ برتر در ۱۰ رتبه اول و ۲۵ جایزه گرمی. او در سال ۱۹۸۹ در سن ۳۸ سالگی به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافت.
Joey Alexander
جویی الکساندر یک ستاره غیرمنتظره در دنیای پیانو جاز است. اولاً، او از اندونزی میآید، کشوری که به عنوان مرکز جهانی جاز شناخته نمیشود (و حتی بر روی نقشه جاز نیز قرار ندارد). ثانیاً، او بهطور کامل خودآموخته است (مگر اینکه یوتیوب بهعنوان معلم محسوب شود). و ثالثاً، او تا ژوئن ۲۰۱۸ هنوز ۱۵ ساله نخواهد شد.
نام کامل الکساندر، جوسیا الکساندر سیلا است و او در بالی بزرگ شد، جایی که تنها آشنایی او با جاز از چندین سیدی بود که پدرش از دوران تحصیلش در ایالات متحده به خانه آورده بود. الکساندر در ۶ سالگی اولین کیبورد خود را دریافت کرد و شروع به نواختن یک قطعه از تِلونِیوس مانک بهطور شنوایی کرد. پدرش اصول ابتدایی را به او آموخت، اما شور و اشتیاق و dedication به پیانو جاز کاملاً از طرف جویی بود.
خانواده او زمانی که الکساندر ۸ ساله بود به جاکارتا نقلمکان کردند، و در آن زمان او به اندازهای در دایرههای جاز اندونزی شناخته شده بود که برای هربی هنکاک، نوازنده معروف، اجرا کند. در ۹ سالگی، او در جشنواره مستر-جام، یک رقابت جاز برای تمام سنین در اوکراین، شرکت کرد و جایزه بزرگ را به خانه برد.
اما موفقیت بزرگ الکساندر زمانی به وقوع پیوست که وینتون مارسالیس، ترامپتزن معروف جاز و همچنین مدیر هنری جاز در مرکز لینکلن، ویدئوهای یوتیوب الکساندر را دید و او را در سن ۸ سالگی به اجرای زنده در گالا جاز مرکز لینکلن در سال ۲۰۱۴ دعوت کرد. هنگامی که الکساندر پشت پیانو نشست (پای او نیمپا از صحنه آویزان بود) کمتر کسی در جمعیت انتظار داشت که چه چیزی بعد از آن خواهد آمد، یک اجرای سولو استادانه و عمیق از قطعه “Around Midnight” مانک. او تحسین ایستاده دریافت کرد.
الکساندر اکنون در نیویورک زندگی میکند و اولین آلبوم خود با عنوان “My Favorite Things” را در سال ۲۰۱۵ و در سن ۱۲ سالگی منتشر کرد.
Blaise Pascal
ریاضیدان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی قرن هفدهم، بلیز پاسکال، در کودکی هیچ آموزشی در زمینه ریاضیات دریافت نکرد. او تحت آموزش خصوصی پدرش، اتین، که خود ریاضیدان و مامور مالیات بود، بزرگ شد. اتین تصمیم گرفته بود که بهتر است کودکان ابتدا یونانی و لاتین را یاد بگیرند و سپس به ریاضیات و علوم روی آورند. به این منظور، او تمام متون ریاضیات را از خانهشان برداشته بود. اما طبق بیوگرافی نوشته شده توسط خواهرش گیلبرت، بلیز بدون هیچ آموزش رسمی در ریاضیات به برتری رسید. در سن دوازده سالگی، او “کشف” کرد که زوایای داخلی مثلث همیشه با مجموع دو زاویه قائمه برابر است، که البته یک حقیقت شناخته شده برای ریاضیدانان بود ولی از او پنهان شده بود. با درک استعداد فوقالعاده پسرش، اتین تسلیم شد و شروع به معرفی مفاهیم ریاضی کرد. حدود سه سال بعد، بلیز اولین اثر ریاضی اصلی خود را منتشر کرد، “Essai pour les coniques” (1640؛ مقالهای در مورد بخشهای مخروطی). این اثر به اندازهای تاثیرگذار بود که حسادت رنه دکارت را برانگیخت، به طوری که دکارت ادعا کرد اتین نویسنده مقاله بوده و آن را به نام پسرش ارائه داده است. دو سال بعد، بلیز دستگاه مکانیکی برای جمع و تفریق اختراع کرد. این دستگاه اولین ماشین حسابی بود که به تعداد قابل توجهی تولید شد و اولین ماشینی بود که برای امور تجاری استفاده میشد. در دهههای 1640 و 1650، پاسکال به عنوان یکی از بزرگترین ذهنهای ریاضی و علمی اروپا شناخته شد و همچنین در زمینههای دینی و فلسفی نوشت. او در سن 39 سالگی در سال 1662 درگذشت.
• روز جهانی کتاب کودک – 2 آپریل
Judit Polgár
در فهرست نابغههای کودکی، جودیت پُلگار مورد جالبی است. پدر او، لازلو، روانشناس آموزشی بود و معتقد بود که تواناییهای ذهنی فوقالعاده کمتر نتیجه استعداد ذاتی است و بیشتر ناشی از آموزش مناسب است. او ادعا میکرد که میتواند هر کودکی را به یک نابغه تبدیل کند و حتی کتابی به نام “نابغه را پرورش دهید!” نوشت. ممکن است ایدههای او در آن زمان بزرگنمایی شده و دور از ذهن به نظر میرسید، اما شاید کمتر از آن زمانی که هر سه دختر لازلو—موارد آزمایشی برای دیدگاه آموزشی او—به نابغههای شطرنج تبدیل شدند. در محیطی پر از تمرین مداوم شطرنج، خواهران پُلگار دنیای رقابتی شطرنج که غالباً تحت تسلط مردان بود را متحول کردند و بسیاری را مجبور به بازنگری در فرضیههای رایج در مورد برتری طبیعی بازیکنان مرد کردند. دختر بزرگتر، سوزان، در سن 15 سالگی به رتبهبندی بالاترین زن شطرنجی در جهان دست یافت و در ژانویه 1991 اولین زنی شد که رتبه استاد بزرگ را بر اساس معیارهایی مشابه با بازیکنان مرد به دست آورد.
اما او به زودی تحتالشعاع دختر کوچکتر پُلگار، جودیت، قرار گرفت. در دسامبر 1991، جودیت 15 ساله، به جوانترین بازیکنی تبدیل شد که رتبه استاد بزرگ را کسب کرده و رکوردی که بابی فیشر در 1958 به ثبت رسانده بود، شکست. (رکورد او پس از آن چندین بار شکسته شده است.) در طول حرفه خود، جودیت از شرکت در رویدادهای مخصوص زنان اجتناب کرد. او به جای آن تمرکز خود را بر روی بازی با بهترین بازیکنان مرد جهان گذاشت و اغلب با موفقیت زیادی همراه بود. در سال 2005، او به رتبه هشتم در بین بهترین بازیکنان شطرنج رسید و به تنها زنی تبدیل شد که به جمع ده بازیکن برتر دست یافته است.
Arthur Rimbaud
آرتور رمبو، شاعر ولگرد، اغلب بهعنوان یکی از معدود نمونههای نابغه ادبی در تاریخ مطرح میشود. این فرانسوی که دانشآموزی برنده جایزه بود، اولین اثر خود را در سال ۱۸۷۰ در سن ۱۵ سالگی منتشر کرد و سپس به پاریس فرار کرد و بهعنوان نویسنده و آشوبگر مشهور شد. رمبو شاهکار اولیه خود «کشتی مست» را در حالی که تنها ۱۶ سال داشت، خلق کرد. سه سال بعد، او اثر دیگری به نام «فصل در جهنم» را به رشته تحریر درآورد، که یک شعر منثور هذیانی بود و به خلق جنبش سوررئالیسم کمک کرد.
در این میان، رمبو درگیر یک رابطه عاشقانه پر از مواد مخدر و الکل با همکار شاعرش، پل ورلن، شد و از افرادی مانند ویکتور هوگو، که گفته میشود او را «شکسپیر کودک» نامیده بود، تحسین دریافت کرد. در حالی که آثار رمبو بعدها بر جک کرواک، باب دیلن و بسیاری دیگر تأثیر گذاشت، این پدیده نوجوان در ۲۰ سالگی بهطور کلی نوشتن را متوقف کرد. او بعدها در خاورمیانه و آفریقا سرگردان شد و بهعنوان تاجر و اسلحهفروش فعالیت کرد تا اینکه در سن ۳۷ سالگی بر اثر سرطان درگذشت.
Clara Schumann
کلارا شومان، موسیقیدان آلمانیتبار، تا سن ۴ سالگی صحبت نمیکرد، اما تا زمانی که ۷ ساله شد، روزانه تا سه ساعت را صرف تسلط بر پیانو میکرد. او در سن ۱۰ سالگی شروع به آهنگسازی کرد و در سال ۱۸۳۰ در سن ۱۱ سالگی اولین اجرای کنسرت خود را انجام داد. در سال ۱۸۳۱، شومان اولین تور از چندین تور خود در اروپا را آغاز کرد، جایی که او مورد تحسین افرادی مانند شوپن و لیست قرار گرفت و تماشاگران را با تواناییاش در نواختن از حفظ شگفتزده کرد. این نابغه جوان بعدها در سال ۱۸۴۰ با همکار آهنگسازش، روبرت شومان، ازدواج کرد اما برخلاف سنتهای آن زمان، حتی در حالی که فرزندانش را بزرگ میکرد، به نوشتن و اجرا ادامه داد. تا زمانی که او در سال ۱۸۹۶ درگذشت، شومان شش دهه را بهعنوان یک موسیقیدان حرفهای گذرانده و بیش از ۱۳۰۰ کنسرت عمومی اجرا کرده بود.
• کودکان چند وقت یکبار باید مدفوع کنند؟
Jean-Francois Champollion
رازهای هیروگلیفهای مصر باستان شاید هرگز فاش نمیشدند اگر کودک نابغه سابق، ژان-فرانسوا شامپولیون نبود. او که در سال ۱۷۹۰ در فرانسه به دنیا آمد، از سنین پایین استعداد طبیعی در یادگیری زبانها از خود نشان داد و تا اواسط نوجوانی به زبانهای لاتین، یونانی، عربی، عبری، سریانی، سانسکریت و قبطی تسلط پیدا کرد. شامپولیون در سن ۱۶ سالگی اولین مقاله علمی خود را ارائه کرد و در ۱۹ سالگی به تدریس تاریخ در مدرسهای در گرونوبل مشغول شد.
در اوایل دهه ۱۸۲۰، این جوان چندزبانه توجه خود را به رمزگشایی اسرار سنگ روزتا معطوف کرد. او بهزودی به اولین زبانشناسی تبدیل شد که تشخیص داد نمادهای هیروگلیفهای مصر باستان هم تصویری و هم الفبایی هستند—یک کشف بزرگ که کلید رمزگشایی از زبان فراموششدهای بود.
Pablo Picasso
بهعنوان فرزند یک نقاش، پابلو پیکاسو از سنین پایین قلممو به دست داشت. گفته میشود این اسطوره آینده هنر قبل از اینکه بتواند صحبت کند، قادر به طراحی بود، و مادرش ادعا میکرد که اولین کلماتی که او بالاخره گفت، درخواست یک مداد بود. پیکاسو اولین نقاشی روغنی خود را در ۹ سالگی انجام داد. مهارتهای او بهسرعت از پدرش فراتر رفت و در ۱۴ سالگی به یک مدرسه هنری معتبر در بارسلونا پذیرفته شد.
تنها یک سال بعد، او نقاشی «اولین عشاء ربانی» را به پایان رساند، اثری بهطرز شگفتآوری پخته که در یک نمایشگاه عمومی به نمایش درآمد. این نقاشی یکی از اولین آثار از میان بیش از ۲۲,۰۰۰ اثری بود که پیکاسو در دوران هشتادساله فعالیت هنری خود خلق کرد. او بعدها گفت: «وقتی بچه بودم، مادرم به من گفت، “اگر سرباز شوی، ژنرال خواهی شد. اگر راهب شوی، در نهایت پاپ خواهی شد.” در عوض، من نقاش شدم و تبدیل به پیکاسو شدم.»
Enrico Fermi
پیش از آنکه کارهایش در زمینه رادیواکتیویته برای او جایزه نوبل به ارمغان بیاورد و به پیدایش عصر هستهای کمک کند، انریکو فرمی بهعنوان یک نابغه ریاضیات و فیزیک شناخته میشد. این ایتالیایی از دوران کودکی نشانههایی از داشتن حافظه تصویری نشان داد و تا ۱۰ سالگی وقت آزاد خود را صرف بررسی اثباتهای هندسی و ساخت موتورهای برقی میکرد.
پس از مرگ ناگهانی برادرش در سال ۱۹۱۵، انریکو ۱۳ ساله با غم خود از طریق فرو رفتن در کتابهای مثلثات، فیزیک و مکانیک نظری مقابله کرد. او سپس در سال ۱۹۱۸ در دانشگاه پیزا ثبتنام کرد و هیئت پذیرش را با مقالهای در سطح دکتری که معادله دیفرانسیل جزئی یک میله مرتعش را حل میکرد، شگفتزده کرد. فرمی مدرک خود را چند سال زودتر از موعد و در سن ۲۱ سالگی از این دانشگاه دریافت کرد. او بعدها آزمایشهای پیشگامانهای در زمینه بمباران نوترونی و واکنشهای زنجیرهای هستهای انجام داد و به یکی از فیزیکدانان ارشد پروژه منهتن—برنامه تحقیقاتی سری که بمب اتمی را توسعه داد—تبدیل شد.
Alma Deutscher
با نام مستعار “موتسارت کوچک”، آلما دویشر پیانیست، ویولونیست و آهنگساز کلاسیکی است که مانند موتسارت، در حالی که به سختی به سن رفتن به مهدکودک رسیده بود، شروع به نوشتن و اجرای آثار تحسینبرانگیز خود کرد.
دویشر که در سال ۲۰۰۵ در انگلستان به دنیا آمد، در سن ۲ سالگی نواختن پیانو و در ۳ سالگی نواختن ویولن را آغاز کرد و تقریباً بلافاصله شروع به ساخت ملودیهای اصیل کرد، از جمله یک اپرا درباره یک دزد دریایی به نام دون آلونسو. در ۶ سالگی اولین سوناتای پیانوی خود را ضبط کرد، در ۷ سالگی اولین اپرای کامل خود را نوشت و در ۹ سالگی اولین کنسرتوی ویولن و ارکستر کامل خود را اجرا کرد، که خودش با مهارت بالا در برابر مخاطبان بینالمللی نواخت. او تنها ۱۲ سال داشت که اولین کنسرتوی پیانوی خود را نوشت.
اگرچه دویشر، که اکنون ۱۳ ساله است، مقایسه شدن با موتسارت را نمیپذیرد، اما به گفته همه، او واقعاً شایسته این عنوان است. یکی از معلمانش، رابرت جرینگن، استاد موسیقی در دانشگاه نورثوسترن، به برنامه “60 دقیقه” گفت که دویشر بهعنوان یک موسیقیدان پتانسیل نامحدودی دارد.
جرینگن به “60 دقیقه” گفت: «[موسیقی] اولین زبان اوست. او سبک موتسارت را صحبت میکند. او سبک مندلسون را بهگونهای صحبت میکند که انگار زبان مادری اوست. او در لیگ بزرگها بازی میکند. و اگر قهرمانی را ببری، جاودانگی در انتظار توست.»
Aelita Andre
هنرمند استرالیایی، آئلیتا آندره، که در سال ۲۰۱۸ تنها ۹ سال داشت، به عنوان یک نابغه کودک بحثبرانگیز شناخته میشود. به گفته والدینش، آندره در ۹ ماهگی نقاشی را شروع کرد. اولین آثار او شامل لکههای رنگی اکریلیک بر روی بومهای قرمز و سیاه با نامهایی مانند “مرد ابر” و “مارمولک در غروب” بود. در ۲۲ ماهگی، اولین نقاشی او در یک گالری در لندن به نمایش درآمد.
سبک آندره بهعنوان “انتزاع جادویی” توصیف شده و با هنرمندان مشهوری مانند جکسون پولاک که در سبک قطره و لکه شناخته میشوند، مقایسه میشود. علاوه بر آن نمایشگاه اولیه در لندن، آندره نمایشگاههای انفرادی در کشور خود استرالیا، نیویورک، ایتالیا، پاریس، هنگکنگ و روسیه برگزار کرده است، جایی که گزارش شده نقاشیهای او به قیمت ۲۴,۰۰۰ دلار یا بیشتر فروخته شدهاند. (آیا ذکر کردیم که او تنها ۹ سال دارد؟)
اما از زمانی که آندره بهعنوان یک پیکاسو کوچک شروع به جلب توجه کرد، منتقدانی نیز داشته است. برخی او را متهم میکنند که والدینش – که هر دو هنرمندان حرفهای هستند – تأثیر زیادی بر هنر او داشتهاند، اگر نگوییم آثارش را بهطور کامل خلق کردهاند. همچنین برخی منتقدان هنر او را، که شامل پاشیدن رنگهای انتزاعی است، با طعنه “بچه من هم میتواند این کار را انجام دهد” مواجه میکنند.
اما با تماشای ویدئوهایی از آندره در حال کار، مشخص است که او کاملاً ذهن جوانی است که پشت این آثار هنری قرار دارد؛ با بازیگوشی اما جدیت، رنگها را با بطریهای فشاری بر روی بومهای بزرگ که بر روی زمین قرار گرفتهاند، میپاشد. آثار او نیز با گذشت زمان بالغتر شدهاند، از نقاشیهای انگشتی به ظاهر تصادفی به نصبهای چندرسانهای کاملاً ترکیبشده تبدیل شدهاند.
مانند سایر نوابغ هنری – از جمله پیکاسو – قضاوت نهایی درباره نبوغ کودکی او احتمالاً به موفقیت او در بزرگسالی بستگی خواهد داشت.
• 24 فعالیت و بازی در خانه با کودکان در تمام سنین