بیوگرافیآیا می دانی؟

18 زن جنگجوی برتر تاریخ

زمانی که شجاعت کم است، به دنبال آن از بیرون از خود می‌گردیم. گاهی یک کتاب یا فیلم خوب، یا یک مکان آرام، یا الگوی یک شخص دیگر می‌تواند آن را برافروزد. هاش‌پاپی، قهرمان شش‌ساله فیلم «وحشیان دلتای جنوبی»، یکی از این الهامات است. زمانی که پدرش برای کمک به او در مواجهه با آینده‌ای نامعلوم، به او چالش می‌دهد «چه کسی مرد است؟»، او با اعتماد به نفس پاسخ می‌دهد (و باور دارد) «من مرد هستم!» در این سنت، ما فهرست کوتاهی از زنان جنگجو را ارائه می‌دهیم — برخی خوب و برخی نه چندان — که هرگز عقب‌نشینی نکردند.

 

1-بودیکا

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- Boudicca- بودیکا و دخترانش، مجسمه‌ای در لندن.

سال‌ها مالیات، بدرفتاری و بردگی قبیله‌های سلتیک در شرق انگلستان را فرسوده کرده بود. آن‌ها نیازی به تشویق زیادی برای شورش علیه رومیان نداشتند. بودیکا (Boudicca) کمی پس از مرگ شوهرش، ملکه‌ی ای‌سنی، بودیکا، از دارایی‌های خود محروم شد، به شدت تنبیه شد و مجبور شد شاهد تجاوز و شکنجه‌ی دختران جوانش باشد. او دیگر نتوانست تحمل کند و نیروها را جمع کرد. پیش از مرگش، او و نیروهایش شهرهای کامولودونوم (کالجستر)، پایتخت بریتانیا رومی؛ ویرولامیوم (سن آلونس) و لندن (لندن) را نابود کردند.

 

2-قدیس ژاندارک

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- **ژاندارک در تاج‌گذاری شارل هفتم در کلیسای جامع ریمس، ژوئیه ۱۴۲۹، اثر ژان آگوست دومینیک اینگرس. رنگ روغن بر بوم، ۲۴۰ × ۱۷۸ سانتیمتر، ۱۸۵۴. در موزه لوور، پاریس، فرانسه.**

زمان اوایل قرن پانزدهم و مکان فرانسه بود. در میان درگیری‌های ظاهراً بی‌پایان فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها بر سر قلمرو و جانشینی تاج و تخت فرانسه، ژاندارک (که دختر یک کشاورز بود) احساس کرد باید اقدام کند. با تکیه بر ایمانش به خدا و هدایت قدیسان درگذشته، شجاعتش را به دست گرفت و فرماندهی نیروهای فرانسوی را در نبردهای بسیاری بر عهده گرفت، به ویژه در پیروزی در اورلئان. پس از اسارتش، او به جرم کفرگویی محاکمه و در آتش سوزانده شد. این محاکمه به طور احساسی در فیلم “عذاب‌های ژاندارک” (۱۹۲۸) به کارگردانی کارل تئودور درایر به تصویر کشیده شد.

•   گالری تصاویر: نقش زنان در جنگ جهانی اول

 

3-کلئوپاترا

نوع دیگری از جنگجو کلئوپاترا بود. او به‌طور قطع جنگ‌هایی را پیروز شد، اما او در میدان نبرد نبود: سربازانش این کار را انجام می‌دادند. او ترجیح می‌داد مردان را به شیوه‌های دیگری تسخیر کند. همانطور که شکسپیر گفته است:

«قایق که در آن نشسته بود، مانند تختی زرین، بر روی آب می‌درخشید: دمی از طلا بود؛ بادبان‌ها ارغوانی و به قدری معطر بودند که بادها در عشق آن‌ها بودند؛ پاروها نقره‌ای بودند، که به آهنگ فلوت‌ها به جلو می‌رفتند و آب را به دنبال خود می‌کشاندند، همانطور که به ضرباتشان عاشق بودند.»

4-آمازون‌ها: پنتسیله و هم‌نسلان او

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- **«آکیلیس در حال کشتن پنتسیله»**، آمفورا آتیکی به سبک سیاه، امضا شده توسط اکسکیاس، حدود ۵۳۰ ق.م. در موزه بریتانیا. ارتفاع ۴۱.۳ سانتیمتر.

آمازون‌ها در اسطوره‌های یونانی نمایانگر پرتره اصلی زنان جنگجو هستند. آن‌ها جامعه‌ای از زنان بودند که از جامعه مردان خود را محروم کرده بودند — به جز برای جفت‌گیری با آن‌ها به منظور افزایش قبیله کاملاً زنانه‌شان. داستان‌های زیادی از شجاعت آن‌ها در نبرد وجود دارد، هرچند نویسندگان یونانی به نظر می‌رسد که از آن‌ها به عنوان دشمنان شجاع برای شکست دادن در “آمازونوماخیا” (نبردهای آمازونی) استفاده کرده‌اند. یکی از برجسته‌ترین رهبران آن‌ها «پنتسیله وحشی، با کمربند طلایی که زیر سینه برهنه‌اش بسته شده بود… یک جنگجو، دختری که جرات دارد با مردان بجنگد.» (ویرژیل)

 

5-یا آسنتوا

یا آسنتوا (Yaa Asantewaa) یک ملکه قدرتمند آشانت در ابتدای قرن بیستم بود که همچنان به عنوان یک نماد قوی شناخته می‌شود. او قبل از رسیدن به عنوان ملکه مادر در دهه ۱۸۸۰، یک کشاورز ماهر بود. باور بر این است که او به دلیل جنبه ماتری‌لاینال (نسب مادری) فرهنگ آشانت و به پیشنهاد برادر بزرگترش نانا اکواسی آفِرانه اوکپاسه، که در آن زمان یک حاکم قدرتمند بود، به این نقش انتخاب شد.

در سال ۱۸۹۶، مردم آشانت شروع به شورش علیه حضور بریتانیا در سرزمین‌های خود کردند و بریتانیا تلاش کرد که مستعمره “ساحل طلا” را ایجاد کند. برای انتقام‌گیری، بریتانیا آسنت‌هِن پرمپه اول، پادشاه آشانت، و نوه یا آسنتوا، کُفی تِنِه که او نیز یک رهبر قدرتمند بود را دستگیر و تبعید کرد. بریتانیا پادشاه و دیگر رهبران آشانت را به جزایر سیشل منتقل کرد تا به صندلی طلایی (نماد قدرت آشانت) دست یابند.

مردم غنا همواره مدیون نانا یا آسنتوا، ملکه مادر جنگجوی آشانت هستند که فعالیت‌ها و تاکتیک‌های نظامی او به آزادی مردم و کشورش کمک کرد. نقش‌های او در غنا الهام‌بخش ایده‌های ملی‌گرایانه در دیگر مناطق زیرمنطقه غرب آفریقا شد که منجر به استقلال بسیاری از این کشورها گردید.

 

6-سوزان بی. آنتونی

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- **الیزابت کدی استانتون (نشسته) و سوزان بی. آنتونی.**

این کلمات توماس جفرسون توسط حقوقدان سوزان بی. آنتونی در محاکمه‌اش در سال ۱۸۷۳ به خاطر حق رأی‌دادن نقل شده است. او به خاطر عمل نافرمانی مدنی‌اش جریمه ۱۰۰ دلاری شد. هرچند او به معنای واقعی سلاح به دست نگرفت، هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که او با الیزابت کدی استانتون و دیگران، به خوبی برای حق رأی زنان جنگید و راه را برای تصویب — ۱۴ سال پس از مرگش در سال ۱۹۰۶ — متمم نوزدهم قانون اساسی ایالات متحده هموار کرد که حق رأی را به زنان اعطا کرد.

 

7-رزا پارکس

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ-**عکس نمادین رزا پارکس که عمل سکوت‌آمیزش را در اتوبوس در مونتگمری، آلاباما دوباره به تصویر می‌کشد. یا رزا پارکس نشسته در اتوبوس در مونتگمری، آلاباما، ۱۹۵۶. (حقوق مدنی، تاریخ سیاهان)**

مادر جنبش حقوق مدنی ایالات متحده، رزا پارکس، می‌دانست که بالاخره کسی باید بگوید “نه، من به عقب اتوبوس نمی‌روم.” معلوم شد که او همان کسی بود که این کار را انجام داد. با رد کردن تسلیم، او به راه‌اندازی تحریم اتوبوس‌های مونتگمری کمک کرد و تاریخ حقوق مدنی آمریکا را تغییر داد.

 

8-هریت تابمن

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- عکس از اسمیتسونیان که ممکن است از همان نشستن باشد و تاریخ آن حدود سال ۱۹۰۸ ذکر شده است.**

رهبر ابولیسیون‌گر آمریکایی و برده سابق هریت تابمن (۱۸۲۰-۱۹۱۳)، حدود سال ۱۸۹۰، که بیش از ۳۰۰ برده فراری را به آزادی راهنمایی کرد، از جمله والدینش، از طریق راه‌آهن زیرزمینی.

یکی از قهرمانان شجاع آمریکایی، هریت تابمن بود. او به عنوان یکی از مؤثرترین راهنمایان راه‌آهن زیرزمینی شناخته شد. “راهنمایی” شعف نگران‌کننده و خطرناک برای هر کسی بود، چه برسد به یک زن برده سابق. اما شعار او ساده بود: “من فقط یک بار می‌توانم بمیرم.”

 

9-ملکه نزیگا مبانده

او ملکه پادشاهی‌های آمبوندو در ندانگو (1624-1663) و ماتامبا (1631-1663) بود که در شمال آنگولای امروزی واقع شده‌اند. نزیگا که در خانواده حاکم ندانگو متولد شد، از کودکی آموزش نظامی و سیاسی دید و توانایی خود را در حل بحران‌های سیاسی به عنوان سفیر به امپراتوری پرتغال نشان داد. او پس از مرگ پدر و برادرش که هر دو به عنوان پادشاه خدمت می‌کردند، به قدرت رسید و بعداً ماتامبا را فتح کرد. او در دوره‌ای از رشد سریع تجارت برده در آفریقا و تجاوزات امپراتوری پرتغال به جنوب غرب آفریقا برای کنترل تجارت برده حکومت کرد.

نزیگا دریافت که برای حفظ قدرت، ندانگو باید به جای یک منطقه تأمین در تجارت برده، به عنوان یک واسطه خود را بازتعریف کند. برای دستیابی به این هدف، او ندانگو را با پرتغال متحد کرد و به طور همزمان یک شریک در مبارزه با دشمنان آفریقایی‌اش به دست آورد و به حملات برده‌گیری پرتغالی‌ها در پادشاهی پایان داد. غسل تعمید آنا نزیگا با فرماندار استعماری پرتغال به عنوان پدرخوانده این رابطه را تثبیت کرد. با این حال، تا سال 1626، پرتغال به ندانگو خیانت کرد و نزیگا مجبور شد با مردمش به سمت غرب عقب‌نشینی کند و یک ایالت جدید در ماتامبا تأسیس کرد که دور از دسترس پرتغالی‌ها بود.

برای تقویت قدرت نظامی ماتامبا، نزیگا به بردگان فراری و سربازان آفریقایی که در پرتغال آموزش دیده بودند پناه داد و نوعی سازماندهی نظامی به نام کیلومبو را به کار گرفت، که در آن جوانان روابط خانوادگی را رها کرده و به صورت جمعی در شبه‌نظامیان تربیت می‌شدند. او همچنین شورشی در خود ندانگو که اکنون به طور غیرمستقیم توسط پرتغالی‌ها از طریق یک حاکم دست‌نشانده اداره می‌شد، تحریک کرد. نزیگا در هلند که در سال 1641 لوآندا را به دست آورد، یک متحد یافت. با این حال، نیروهای مشترک آنها برای بیرون راندن پرتغالی‌ها از آنگولا کافی نبود و پس از بازپس‌گیری لوآندا توسط پرتغالی‌ها، نزیگا دوباره مجبور شد به ماتامبا عقب‌نشینی کند.

•   بیوگرافی هازال کایا- همسر، فرزندان، جوایز، دارایی و زندگی شخصی

 

10-فو هاو

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- فو هاو

فو هاو، اولین ژنرال زن شناخته‌شده از سلسله شانگ، حدود ۳۰۰۰ سال پیش در دوره عصر برنز چین زندگی می‌کرد. بر اساس یک بیوگرافی منتشر شده در سال ۲۰۰۲ در دایرة‌المعارف بیوگرافی زنان در تاریخ جهان (نشر یورکین)، ماجرای دلاوری‌های او در تکه‌های متنی که بر روی استخوان و صدف لاک‌پشت حک شده، حفظ شده است؛ یکی از این روایت‌ها، که در مجموعه موزه هنر و باستان‌شناسی شرقی گلبنکیان در انگلستان نگهداری می‌شود، او را در حال رهبری ۳۰۰۰ سرباز در یک کارزار منطقه‌ای توصیف می‌کند.

باستان‌شناسان اطلاعات بیشتری درباره رتبه و توانایی نظامی فو هاو زمانی به دست آوردند که در سال ۱۹۷۶ مقبره او را در نزدیکی آنیانگ چین کشف کردند. بیش از ۱۰۰ سلاح در مقبره او یافت شد که موقعیت او به عنوان یک رهبر نظامی برجسته را تأیید می‌کرد. طبق گزارش موزه بریتانیا، در مقبره او هزاران شیء زینتی و ظروفی از جنس برنز، یشم، استخوان، عقیق و عاج، همچنین بقایای ۱۶ برده که زنده به گور شدند تا در زندگی پس از مرگ به او خدمت کنند، نیز یافت شد.

 

11-گودیت

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- Gudit (circa 10th century A.D.)

“طبق یک مطالعه منتشر شده در سال ۲۰۰۰ در مجله بولتن مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی، از سنت‌های اخیر اتوپیایی به خوبی شناخته شده است که اتوپیا زمانی توسط ملکه‌ای به نام گودیت، یودیت، ایسَت یا گا’وا حکومت می‌شد.” با این حال، مشخص نیست که این ملکه جنگجو از کجا آمده است، و برخی از منابع علمی ادعا می‌کنند که او از تبار یهودی بوده یا از طریق ازدواج به یهودیت پیوسته است.

مورخ ابن حوقل از ملکه‌ای که در قرن دهم بر حبشه — که اکنون اتوپیا نامیده می‌شود — حکومت می‌کرد، نوشته است و یک نامه که در سال ۹۸۰ میلادی نوشته شده، از ملکه‌ای اتوپیایی یاد می‌کند که با قتل پادشاه وقت به قدرت رسید و سپس برای دهه‌ها حکومت کرد. طبق این مطالعه، او علیه مسیحیان لشکرکشی کرد و “بسیاری از اتوپیایی‌ها را زندانی کرد، شهرها را سوزاند، و کلیساها را ویران کرد.”

 

12-نانی ملکه

او یک رهبر در قرن هجدهم و از رهبران مارون‌های جامائیکا بود. او جامعه‌ای از آفریقایی‌های سابقاً برده شده را که به نام مارون‌های وین‌ورد شناخته می‌شدند، رهبری کرد. در اوایل قرن هجدهم، تحت رهبری نانی (Queen Nanny)، مارون‌های وین‌ورد یک جنگ چریکی را علیه مقامات بریتانیایی در مستعمره جامائیکا هدایت کردند که به عنوان اولین جنگ مارون شناخته می‌شود.

اداره استعماری بریتانیا از موفقیت‌های مارون‌ها احساس شرمندگی و تهدید کرد. صاحبان مزارع که برده‌های خود را از دست می‌دادند و تجهیزات و محصولاتشان توسط مهاجمان مارون به آتش کشیده می‌شد، از مقامات استعماری خواستند که اقدام کنند. گروه‌های شکار، متشکل از سربازان ارتش منظم بریتانیا، شبه‌نظامیان، و مزدوران (بسیاری از جامعه سیاه‌پوستان آزاد)، جنگل‌های جامائیکا را جستجو کردند.

زندگی و دستاوردهای نانی توسط دولت جامائیکا به رسمیت شناخته شده و او به عنوان یک قهرمان ملی مورد تجلیل قرار گرفته و عنوان «بسیار برجسته» به او اعطا شده است.

 

13-توموئه گوزن

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- Tomoe Gozen

سامورایی زن افسانه‌ای، توموئه گوزن، برای اولین بار در حماسه نظامی ژاپنی “حکایت هیکه” ظاهر شد، مجموعه‌ای از روایت‌ها درباره زندگی و نبردهای کسانی که در جنگ گمپِی در قرن دوازدهم جنگیدند، با داستان‌هایی که نسل‌ها به صورت شفاهی منتقل شده و سرانجام در قرن چهاردهم ثبت شدند.

گوزن به عنوان یک کماندار ماهر توصیف شده که برای ژنرال کیسُو یوشیناکا جنگید؛ او زره سنگین می‌پوشید و شمشیری بزرگ و یک کمان بزرگ حمل می‌کرد، و زمانی که یوشیناکا مورد حمله قرار گرفت و به شدت زخمی شد، او با شجاعت از او دفاع کرد، با یک سامورایی رقیب درگیر شد و سر او را از بدن جدا کرد، طبق توصیفی از این حکایت توسط “ژاپن تایمز.”

“او یک سوارکار بی‌باک بود که نه شدیدترین اسب و نه سخت‌ترین زمین او را مرعوب نمی‌کرد، و آن‌قدر مهارت داشت که در استفاده از شمشیر و کمان به تنهایی به اندازه هزار جنگجو توانایی داشت، و شایسته بود که با خدا یا شیطان روبرو شود.”

 

14-ختولون

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- ختولون

در مغولستان قرن سیزدهم، یک زن در میدان کشتی فرمانروایی می‌کرد که هیچ مردی نتوانست او را شکست دهد. نام او ختولون بود و او نوه‌ی چند نسل بعدی چنگیز خان بود، اما شهرت او ناشی از قدرت و مهارت خودش به عنوان یک کشتی‌گیر، کماندار و سوارکار بود، همان‌طور که گزارش شده در لافامز کوارترلی.

این شاهزاده خانم کشتی‌گیر از پیروزی‌هایش در مسابقات عمومی کشتی ثروتمند شد، جایی که هر مردی که با او روبرو می‌شد را شکست می‌داد. اما او در میدان نبرد نیز موفقیت‌های بسیاری کسب کرد، و در کنار پدرش برای دفاع از استپ‌های مغولستان غربی و قزاقستان در برابر قوبلای خان، رهبر مغول که چین را با موفقیت فتح کرده بود، جنگید.

ماجراهای جنگی او توسط کاوشگر ونیزی، مارکو پولو، مشاهده شد، که درباره او نوشت که به سرعت به سمت نیروهای دشمن می‌تاخت و یکی از سربازان بی‌پناه را “به همان مهارتی که یک شاهین به پرنده‌ای حمله می‌کند، می‌گرفت و او را نزد پدرش می‌برد.”

 

15-مای بهاگو

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- Mai Bhago

در سال 1705، جنگجوی سیک ماتا بهاگ کائور، که بیشتر به نام مای بهاگو شناخته می‌شود، 40 سیک را که قبلاً از ارتش جدا شده بودند، در نبرد مکاتسر در پنجاب، ایالتی در شمال هند، رهبری کرد. آنها با سربازان امپراتوری مغول، یک سلسله مسلمان که بر ایالت‌های هند و افغانستان حکومت می‌کرد، جنگیدند.

بهاگو از سربازانی که رهبر سیک خود، سری گورو گوبیند سینگ جی، را در جریان محاصره آناندپور در سال 1704 رها کرده بودند، سرزنش کرد. او مانند یک مرد لباس پوشید و آنها را با پرچم خود به میدان جنگ بازگرداند، طبق یک بیوگرافی از این مبارز زن در وب‌سایت میراث سیک.

همه سربازان جداشده در میدان نبرد کشته شدند، و مای بهاگو تا زمان مرگ گورو در سال 1708 به عنوان محافظ شخصی او خدمت کرد.

 

16-رانی ولو ناچیار

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ-

اولین زن تامیلی که علیه استعمار بریتانیا در هند به مبارزه پرداخت، رانی ولو ناچیار (Rani Velu Nachiyar)بود که در پادشاهی رامند در جنوب هند بزرگ شد، جایی که در کودکی یاد گرفت از سلاح‌ها استفاده کند، هنرهای رزمی را تمرین کند، تیراندازی کند و در حالی که سوار بر اسب است، بجنگد.

بریتانیایی‌ها در سال 1772 به پادشاهی او حمله کردند و پس از کشته شدن همسر و دخترش، ناچیار ارتشی را برای مبارزه با مهاجمان تشکیل داد و در سال 1780 آنها را قاطعانه شکست داد. گفته می‌شود که او اولین رهبر نظامی بود که از “بمب انسانی” در جنگ استفاده کرد — یکی از زنان پیرو او ادعا می‌شود که خود را در روغن پوشاند و خود را آتش زد تا انفجاری در انبار مهمات بریتانیایی‌ها ایجاد کند.

داستان او به تازگی توسط مورخ کیرتی ناراین، مدیر پروژه شورای تحقیقات علوم اجتماعی هند در دهلی نو، روشن شده است. ناراین سوابق قبلاً فراموش شده‌ای را کشف کرد که مشارکت‌های گسترده زنان در مبارزه برای آزادی هند از سلطه بریتانیا را مستند می‌کند و درباره ناچیار و دیگر ملکه‌های جنگجو در کتاب خود “مشارکت و موقعیت زنان در قیام 1857: بازتعریف وضعیت اجتماعی، آن زمان و اکنون” (انتشارات هیمالیا، 2016) نوشت.

 

17-ملکه آمانی‌رِناس

او بین سال‌های 40 قبل از میلاد تا 10 قبل از میلاد بر پادشاهی کوش در منطقه نوبیای سودان امروزی حکمرانی کرد. آمانی‌رِناس یکی از مشهورترین کنداکه‌ها (ملکه‌ها) است، زیرا در رهبری ارتش‌های کوشی علیه رومیان در جنگی که پنج سال، از 27 قبل از میلاد تا 22 قبل از میلاد طول کشید، نقش مهمی داشت. پس از پیروزی اولیه که کوشی‌ها به مصر روم حمله کردند، توسط گایوس پترونیوس رانده شدند و رومیان یک مرز جدید در هییر سی‌کامینوس (محرقه) برقرار کردند.

آمانی‌رِناس با رهبری ارتشی متشکل از تقریباً ۳۰,۰۰۰ سرباز مجهز به شمشیر، کمان و تیر، یک حمله غافلگیرانه را آغاز کرد. او به همراه پسرش، ارتش را از خط مقدم هدایت کرد. عملیات موفقیت‌آمیز بود و او توانست شهرهای اشغال‌شده توسط رومیان را به تصرف درآورد. با این حال، جنگ هنوز به پایان نرسیده بود. پس از پیروزی ملکه، ارتش او به عنوان نشانی از پیروزی خود، بسیاری از مجسمه‌های امپراتور آگوستوس، رهبر ارتش روم را مخدوش کردند. در نتیجه، رومیان به کوش حمله کردند، پایتخت قدیمی آن را تخریب کردند و هزاران نفر را به بردگی فروختند. ملکه که مصمم بود، در تمام نبردها با تمام توان جنگید و در جریان این نبردها توسط سربازان رومی از یک چشم نابینا شد که به او لقب “ملکه یک‌چشمی” دادند.

اگرچه خصومت‌ها به تساوی ختم شد، اما ملکه آمانی‌رِناس—برخلاف بسیاری از همسایگانش—در مقاومت در برابر تسخیر توسط روم پیروز شد و هرگز بخش‌های وسیعی از قلمرو را واگذار نکرد یا به امپراتوری روم خراج نداد. آمانی‌رِناس به عنوان ملکه نوبی که رومیان را شکست داد، در سراسر دره نیل و فراتر از آن به یاد مانده است.

 

18-میکائلا باستیداس پویوکاهوا

بزرگترین زنان جنگجوی تاریخ- Micaela Bastidas Puyucahua

میکائلا باستیداس پویوکاهوا (Micaela Bastidas Puyucahua)  که در پرو متولد شد، مادرش از تبار مردم کچوا بود، گروه بومی که در منطقه آندهای مرکزی آمریکای جنوبی، از اکوادور تا بولیوی، زندگی می‌کردند. و در سال 1780، زمانی که همسر پویوکاهوا، توپاک آمارو، شورشی را علیه اسپانیایی‌ها رهبری کرد که به یک نقطه عطف مهم تبدیل شد، او نقشی برابر در این قیام ایفا کرد، همان‌طور که مورخ چارلز اف. واکر در کتاب خود “شورش توپاک آمارو” نوشت (انتشارات دانشگاه هاروارد، 2016).

در این قیام، پویوکاهوا “رئیس تدارکات” بود که استراتژی‌های نظامی برای دفاع از پایگاه‌های شورشی و حملات به نیروهای اسپانیایی را طرح‌ریزی می‌کرد و تهدید به مرگ برای خائنان و فراریان می‌کرد. او بر اداره اردوگاه شورشیان نظارت داشت، جنگجویان را استخدام می‌کرد، سربازان را بسیج می‌کرد و مجازات را برای کسانی که مقاومت می‌کردند، تعیین می‌کرد، حتی شخصاً اعدام‌ها را انجام می‌داد.

 

منبع
britannica.com.africarebirth

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا